Mahdyar Blog

وبلاگ آرش میرزازاده

Mahdyar Blog

وبلاگ آرش میرزازاده

هیچ ادعایی نداریم:
فقط می‌خوایم دور هم یکم
بخونیم و فکر کنیم و بنویسیم!
ان‌شاءالله امام‌زمان«عج» از دستمون راضی باشه...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین مطالب

بسم‌الله


به امر برادر عزیزم چند خطی مختصر می‌نویسم.
حرف اگر حرف دل باشد لاجرم بر دل نشیند؛ این همان اول چیزیست که از خواندن اشعار «کهکشان راه شیعیِ» امیرحسین حنائی عزیز دستگیرم شد.
شعر نیایش معشوق است و اسرار خلوت، پس قدر دارد و حمدالله قدر دانسته شده. استادی می‌گفت:« هرکه نمازش را بخواند و آن را بشناسد، قدر فرصت دعا را خوب می‌داند! چرا که نماز حرمتی دارد، آداب و اصول و حیایی دارد، قائده‌ای و روشی مشخص دارد، اما دعا برای آن است که هرچه دل تنگت می‌خواهد بگویی، پس این فرصت را اهلش نکو قدر می‌دانند!»
حال نه عین این کلام اما لُبش همین بود که گفتم و این قدر در شعر امیرحسین مشهود است!

  • آرش میرزازاده

بسم الله

 

تولد پدیده ایست بس ناعجیب و روزیست از روزهای خداوند؛

اما گویند که تولد هجده سالگی تفاوتی دارد بس شگرف که گذر آدمی از کودکی به جمع آدم بزرگ هاست! پس این تولد را به لیست سه تولد مهم زندگی مردانه مان اضافه میکنیم، به جمع زاد روزمان و چهل سالگی که در پی آن حکایت هایی بس شنیدنی آمده است!

اما آنچه امروز در مورخه بیست و ششم و فروردین ماه یک هزار و سیصد و نود و نه هجری شمسی برای من و هم روز زادان نگونبختم رخداده بس شگرف تر و عجیب تر از آن چیز هایی است که در افسانه ها از آن به عنوان تولد 18 سالگی یاد کرده اند!

  • آرش میرزازاده

بسم الله

 

اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ

خدا اراده کرد و آغاز کرد، خدا قلم را اختیار کرد و آغاز کرد، قلم این شگفت آفریده خداوند که اسرار نهان را به جهان می آورد. گاهی می بایست دوباره آغاز کرد و به خیال تقلید قلم اختیار کرد تا آنگونه رقم زد که او می خواهد.

قلم زدن را دوست دارم، هر چند چون نوجوانی مبتدی با نگاشته های ناموزون و عجیب و پر غلط، اصلا اینکار را خدا به ما آموخته تا گاهی که از خودی خود بیگانه می شویم آینه خودش را از آن اعماق وجودمان بیرون بکشیم و به تماشای خود بنشینیم، تا شاید آن حرف های از هم گسسته ی از سر پشیمانی، تا آن عشقی که نسبت به او در خود داریم و از آن غفلت می کنیم

  • آرش میرزازاده